خودکشی نوجوانان در ایران + عوامل خودکشی نوجوانان

خودکشی نوجوانان در ایران + عوامل خودکشی نوجوانان
دلایل خودکشی نوجوانان خودکشی در نوجوانان می خواهیم در این نوشته در مورد خودکشی نوجوانان در ایران و عوامل و علت های آن صحبت کنیم ، به نظر شما دلیل خودکشی در نوجوانان چیست و چگونه می توان از آن جلوگیری کرد؟ مقابله با خودکشی نوجوانان چطور امکان پذیر می باشد ، در صورتی که می خواهید در این باره بیشتر بدانید به شما توصیه می کنیم تا انتها با ما باشید.
خودکشی نوجوانان در ایران
در مورد خودکشی نوجوانان
دوره نوجوانی از پرهیجان ترین دوره های زندگی هر فرد است. در این دوران والدین باید بیشتر مراقب فرزندشان باشند و پای حرف های آن ها بنشینند و به آن ها اهمیت دهند. متاسفانه امروزه شاهد علاقه برخی نوجوانان به خودکشی هستیم. چگونه می توانیم مانع خودکشی فرد دیگری شویم؟ راههای کمک به افرادی که قصد خودکشی دارند کدامند؟ خودکشی یکی از نکوهیده ترین اعمال است که متاسفانه آمار آن در حال افزایش است. شاید شما هم بار ها فکر خودکشی به مغزتان خطور کرده باشد، حال به هر دلیلی اما پس از مدتی تفکر، از آن صرف نظر کرده اید؛ لیکن افراد بسیاری هستند که به این تفکر جامه عمل می پوشانند!
شما هم به خودکشی فکر می کنید؟ علل این احساس کدامند؟
اختلالات روانی از جمله اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی، بیماری افسردگی، بیماری اسکیزوفرنیا ( نوعی بیماری وخیم روانی که فرد دچار توهم و هذیان می گردد)، حملات اضطرابی شدید توأم با ترس و وحشت، ترس های مرضی، حالات خشم، و عصبانیت های ناگهانی.
آمار نشان می دهد که ۹۵% از افرادی که خودکشی می کنند دچار اختلال روانی هستند، از جمله ۸۰% بیماران افسرده، ۱۰% بیماران اسکیزوفرنی، ۵% افرادی که دچار زوال عقل و حالات هذیانی هستند خودکشی می کنند.
عدم هماهنگی بین انگیزه های فرد و عدم توانایی در برآورده نمودن و یا برآورده شدن انگیزه ها و عدم سازگاری بین این دو حالت، می تواند عاملی باشد که فرد اقدام به خودکشی نماید.
از دیگر عوامل خودکشی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
فرار از ناملایمات و شکست ها.
فرار از فشارهای روانی که احساس می شود یا به نظر می رسد که پایان ناپذیر است.
فرار از احساس گناه شدید.
فرار از مجازات شدن.
میل به خودآزاری شدید. ( به این دلیل با تیغ، چاقو و یا امثال این ها به خود آسیب می رسانند.)
آرزوی مرگ و مردن.
احساس ناامیدی، بیچارگی و درماندگی.
سعی در نشان دادن درد درونی خود. ( خودکشی می تواند نوعی رفتار باشد که می خواهد از این طریق به دیگران بفهماند که تنهاست.)
ترس از تغییر موقعیت هایی که ممکن است و یا احتمال دارد اتفاق بیفتد و فرد چنین احساس می کند که این تغییر برای وی غیر قابل تحمل است.
به وسیله خودکشی کردن، می خواهد دیگران را تنبیه نماید ( فرزندانی که خودکشی می کنند، با خودکشی کردن می خواهند پدر یا مادر، یا هر دو را تنبیه نمایند. )
به وسیله خودکشی می خواهد خشم و عصبانیت خود را نشان دهد.
فردی که خودکشی می کند هیچ گونه انگیزه یا نیازی برای زیستن و زندگی کردن ندارد.
خودکشی نوجوانان با قرص
دکتر غلامعلی جعفری در این باره می گوید: اقدام به خودکشی یک اقدام لحظه ای است و عموماً افرادی که قصد خودکشی دارند در اقدام خود جدی نبوده و برای این کار برنامه ریزی خاصی ندارند. بیشتر داروهایی که در دسترس افراد جامعه قرار دارد، قرص های مسکن و داروهای خواب آور و آرام بخش است و بیشتر مسمومیت های خودکشی نیز با این داروها صورت می گیرد.
گاهی اوقات داروهای افراد بیمار از جمله بیماران قلبی نیز مورد استفاده افراد برای مسمومیت های عمدی قرار می گیرد. اما درصد کمی از مسمومیت ها با این داروها صورت می گیرد و می توان گفت که سه چهارم موارد خودکشی با دارو را داروهای مسکن و داروهای خواب آور ساده تشکیل می دهند.
خوشبختانه در بسیاری از موارد خودکشی، تعداد داروهایی که خورده می شود زیاد نیست. این افراد طوری رفتار می کنند که اطرافیان متوجه اقدام آنها شوند تا با تظاهر به خودکشی، آنها را به بیمارستان ببرند.
یکی دیگر از این دسته قرص ها که برای خودکشی مورد استفاده قرار می گیرد، قرص برنج است. این قرص ظرف سه تا چهار ساعت سیستم تنفسی و قلب را دچار مشکل میکند و فرد در اثر مرگی دردناک و زجرآور خواهد مرد. بر اساس آمارهای گزارش شده از پزشک قانونی تهران در سال ۱۳۹۲، ۶۶۱ نفر بر اثر مسمومیت با قرص برنج جان خود را از دست دادهاند.
معمولاً پس از چند دقیقه که از ورود آن به معده گذشت ویژگیهای سمی شروع به کار میکنند. پیامد کشنده اصلی آن معمولاً از کار ایستادن سیستم گردش خون است که بر میوکارد اثر مستقیم میگذارد و به غده فوق کلیه آسیب میرساند. علائم آن با میزان دوز مصرفی و زمان متفاوت است. ویژگی بارز کلینیکی دیده شده، مقاومت در برابر درمان با دوپامین است. نشانههای دیگر عبارتند از سرگیجه، خستگی، فشار قفسه سینه، سردرد، حال به همخوردگی، تهوع، بیحسی، اسهال، آتاکسی، لرز، خواب رفتگی، ضعف ماهیچهها، دید دوگانه و یرقان است. اگر نفس کشیدن بیمار به سختی امکانپذیر بود ممکن است او به ترتیب دچار ARDS، نارسایی قلب، آریتمی قلب و تشنج شده و سپس به کما برود. نشانههای بعدی که نمایان میشود در اثر سم بر کبد و کلیه است.
روش های دور کردن افکار خودکشی نوجوانان
۱. چیزی که میشنوید را جدی بگیرید، آدمها را جدی بگیرید و بگذارید آنها بدانند که برای شما مهم هستند
شنیدن اینکه حال آدمی اینقدر بد است که به خودکشی فکر میکند، حتما ترسناک و ناراحتکننده است و میتواند نشانهای از وجود یکبحران واقعی در آدمها باشد اما خیلی وقتها، آدمهایی که در مورد خودکشی حرف میزنند نیاز دارند که کسی به حرف آنها گوش کند. پس به آنها توجه کنید، از آنها بخواهید که حرف بزنند، به دوستتان بگویید که زندگی و سلامتیاش برای شما مهم است، اگر به اندازه کافی به او نزدیک هستید برایش از یک متخصص وقت بگیرید، او را تا مطب دکتر برسانید و صبر کنید تا ملاقاتش تمام شود و اگر از متخصص راضی نبود به او اطمینان بدهید که میتوانید کس دیگری را پیدا کنید که بتواند با او ارتباط برقرار کند.
۲. سعی کنید تشخیص دهید که چه زمانی موقعیت «بحرانی» است
اگر دوستتان در خانه تنهاست و تلفن را جواب نمیدهد، اگر به جایی رفته است که میترسید بتواند آسیبی به خودش بزند، اگر شما را در جریان قصدش برای خودکشی قرار داده است و میدانید که برای این کار برنامهریزی میکند، میتوانید با ۱۱۰ تماس بگیرید. از اینکه این تماس شاید برای شما یا دوستتان یا خانوادهها مشکلی به وجود بیاورد، اصلا نترسید. مددکاران اجتماعی پلیس میتوانند شما را راهنمایی کنند که چه کاری در این شرایط بهتر است. اگر وضعیت واقعا خطرناک باشد، ماموران پلیس میتوانند به نجات جان دوستتان کمک کنند. پس روی پلیس حساب کنید.
۳. دلسوز باشید
کسی که با شما در مورد افکار خودکشی یا روزهای بدش حرف میزند، شجاعت زیادی به خرج داده است، برای شما ارزش و احترام زیادی قائل بوده و روی شما حساب کرده است. ارزش طرف صحبت قرارگرفتن را داشته باشید، دلسوزی نشان بدهید، دوستتان را قضاوت نکنید، به او نگویید که تنبل یا ضعیف است یا ارزش زندگیکردن را نمیداند. سعی کنید خودتان را به جای او قرار دهید و مساله را از نگاه او بررسی کنید. مهربان باشید و نشان بدهید که ارزش این اعتمادی که به شما شده است را دارید. دوستتان را تشویق کند که کمک حرفهای بگیرد و به او اطمینان بدهید که در کنارش میمانید.
۴. به دوستی که میدانید در حال مبارزه با افسردگی یا اضطراب است، نزدیک شوید و با او حرف بزنید
تصور نکنید که حرفزدن با دوستتان در مورد مسائلش، مساله شما نیست. به این فکر نکنید که حرفزدن در مورد اضطراب یا افسردگیمیتواند حال فعلی شما را عوض کند. با دوستتان حرف بزنید. حرفزدن به شما و دوستتان کمک خواهد کرد. بنیاد ملی پیشگیری ازخودکشی در آمریکا پیشنهاد داده است که حرفزدن را قدم به قدم بر اساس گامهای زیر آغاز کنید:
– از دوستتان بخواهید که اگر میتواند و میخواهد با شما به صورت خصوصی حرف بزند
– با سوال کردن سر حرف را باز کنید. شما بازجو نیستید اما اگر به اندازه کافی دلسوزانه سوال کنید میتوانید به دوستتان کمک کنید که راحتتر حرف بزند، مثلا میتوانید بگویید «به نظرم رو به راه نیستی. چیزی شده؟»
– به داستان دوستتان گوش کنید و نشان بدهید که شنیدن آن چیزی که میگوید برای شما مهم است
– از دوستتان بپرسید که آیا به این فکر کرده است که میخواهد به خودش آسیب برساند یا احتمالا زندگیاش را تمام کند؟
– دوستتان را تشویق کنید که به سراغ متخصص برود، کمک حرفهای و پزشکی بگیرد و به او اطمینان بدهید که در کنارش هستید
۵. همه حرفها را نباید گفت
سعی نکنید به دوستتان بگویید که مشکلش اهمیت ندارد یا کماهمیت است. سعی نکنید به او بگویید که «چیزی نیست». سعی نکنید بحثی در مورد ارزش و اهمیت زندگی یا معنای آن شروع کنید. به دوستتان نگویید که شما میتوانید وضعیت او را تغییر دهید یا میتوانید مشکلات او را حل کنید. به دوستتان نگویید که «حالت بهتر میشود». سعی نکنید او را قانع کنید که «مشکلی وجود ندارد». چانه نزنید. نگویید «زمان مساله را حل میکند و حالت بهتر میشود». درست همان طوری که زخم معده هفته آینده درمان نمیشود، این طور مشکلات هم تنها با «گذشت زمان» حل نمیشود. همان طوری اظهار نظر کنید که وقتی کسی از شما میپرسد با درد کلیهاش چه کاری باید بکند، به او پاسخ میدهید. پرسیدن اینکه «اگر خودکشی کنی چه بلایی به سر اعضای خانوادهات میآید؟» بیفایده است و کمکی به دوستتان نمیکند. آدمهایی که به خودکشی فکر میکنند، احتمالا فشار زیادی از طرف اعضای خانوادهشان احساس میکنند. درک کنید که آنها از اینکه مسئول باشند خسته هستند.
۶. رفتارهای آدمها مهم هستند
آدمها با زبانهای مختلفی سعی میکنند دیگران را در مورد مشکلاتشان آگاه کنند. طبق بررسیهای بنیاد ملی پیشگیری از خودکشی در آمریکا، اغلب کسانی که خودکشی میکنند در هفتهها یا ماههای پیش از خودکشی در مورد خودکشی حرف زدهاند.
صحبتکردن از خودکشی، صحبتکردن از اینکه دلیلی برای زندگی وجود ندارد، صحبتکردن از این احساس که «مزاحم دیگران هستم»، احساس گیر افتادن یا درد غیر قابل توضیح و غیرقابل تحمل، همه اینها آدمها را در خطر بالای آسیبپذیری و تمایل به خودکشی قرار میدهد. جملههایی مثل «اگر بمیرم هم مهم نیست» یا «دلم میخواست کاش از خواب بیدار نمیشدم»، میتواند و باید زنگ خطر را برای شما به صدا در بیاورد.
شاید بیشتر کسانی که از خودکشی حرف میزنند واقعا اقدام به خودکشی نکنند اما حرفزدن از خودکشی نشانه جدی افسردگی است. بنیاد ملی پیشگیری از خودکشی در آمریکا میگوید: «پرسیدن در مورد تمایلات به خودکشی نیست که ایده خودکشی را در مغز دیگران قرار میدهد اما سوالکردن در این مورد میتواند به دیگران کمک کند که در مورد مسائلشان حرف بزنند».
۷. به آدمها کمک کنید که کمک حرفهای بگیرند
کمک حرفهای را دست کم نگیرید. اگر تا اینجای کار با دوستتان همراه بودهاید، کمک زیادی به او کردهاید اما مشکل حل نشده است. کمک حرفهای و تخصصی برای افرادی که با مسائل سلامت روان درگیر هستند ضروری است. روانشناسان، روانپزشکان یا رواندرمانگران، میتوانند افراد مناسبی برای مراجعه و کمکگرفتن باشند. متاسفانه در ایران، هنوز کمکهای حرفهای اورژانسی آنلاین به زبان فارسی در دسترس نیست اما سعی کنید به دوستتان کمک کنید روانشناس مناسبی پیدا کند. به او اطمینان بدهید که در کنار او هستید، مسائل خصوصی را بین خودتان نگه میدارید و حمایتش میکنید تا حالش بهتر شود.
۸. از عوامل خطرآفرین آگاه باشید
برخی شرایط خاص روانی میتواند خطر تمایل به خودکشی را بیشتر کند. افسردگی، اختلال دو قطبی، شیزوفرنی، تیپهای شخصیتی مستعد، اختلالهای اضطرابی، سوء مصرف مواد مخدر و برخی داروها، از جمله چیزهایی است که باید نگرانشان باشید. عوامل دیگری هم هستند که میتوانند شانس حرکت به سمت خودکشی را در افراد بیشتر کنند. سابقه خودکشیهای ناموفق قبلی، سابقه خودکشی موفق یا ناموفق اعضای خانواده، درگیری با یک بیماری مزمن و درگیری طولانیمدت با استرس، به گفته مرکز ملی پیشگیری از خودکشی آمریکا میتوانند نگرانکننده باشند. دسترسی به ابزارهای خودکشی هم میتواند خطرناک باشد. اگر کسی به شما گفته است که قصد داردخودکشی کند، از او بپرسید که برنامه دارد چطور این کار را انجام دهد و سعی کنید دسترسیاش به وسایلی که میتواند برایش خطرآفرین باشد را محدود کنید. در مورد داروها، مخدرها و سمها حساس باشید.